برخی همسران تصور میکنند داشتن حریم خصوصی در رابطه همسران بیمعناست و برخی چنان حریمی برای خود قائل هستند که گویی ازدواج نکردهانداما واقعاً حد تعادل کجاست؟
وقتی صحبت از لزوم حریم خصوصی در روابط میان فردی میشود، همه موافق هستند؛ اینکه هیچ فردی به ما نمیتواند آن قدر نزدیک باشد که همهی اسرار درونیمان را با او در میان بگذاریم. اصلاً در میان گذاشتن تمام آنچه در درون ما میگذرد و یا مسائلی که برای ما پیش میآید به یک نفر با عقل نیز سازگار نیست. اما اگر صحبت به لزوم حریم خصوصی در روابط همسران برسد، برخوردها متفاوت میشود. برخی چنان موضعگیری میکنند که گویی وجود حریم خصوصی در رابطه همسران قدم اول طلاق و یا حداقل قدم اول طلاق عاطفی است. البته از حق نگذریم در مقابل نیز برخی چنان از لزوم حریم خصوصی در رابطه طرفداری میکنند که گویی میخواهند همسران را به دو نفر با داشتن رابطهای در حد همکاری سوق دهند. اما حد میانه و نقطه تعادل در این بین کجاست؟
همیشه برخوردهای همراه با افراط و تفریط از آنجایی ناشی میشوند که افراد باورهای اشتباهی در مورد موضوع دارند. در رابطه با موضوع داشتن حریم خصوصی در رابطه همسران نیز داستان به همین منوال است. متاسفانه باورهای غلطی در این مورد وجود دارد که به موضعگیریهایی غیرمنطقی منجر میشود. باورهایی که در این شماره برخی از آنها را مرور میکنیم.
«ازدواج شریک شدن در همه ابعاد است. پس حریم خصوصی در روابط همسران بیمعناست.»
بسیاری از همسران تصور میکنند وجود حریم خصوصی معنایی ندارد و تصور میکنند هر چه قدر بیشتر به همسرشان نزدیک باشند بهتر است. اگر به یاد داشته باشید در شماره ۵۸ مجله در مورد عوارض خود تمایز نیافتگی مطلبی داشتیم و اشاره کردیم که نبود استقلال عاطفی در همسران، خود یکی از دلایل طلاق به شمار میرود. داشتن حریمی خصوصی در روابط با اطرافیان از جمله با همسر، یکی از نشانههای استقلال عاطفی به شمار میرود. هر چند حریمی که در ارتباط با همسر وجود دارد متفاوت با دیگران است.
اما اگر هنوز هم به لزوم حریم خصوصی قانع نشدهاید بد نیست به این نکته توجه داشته باشید که همسرانی که هیچ حریم خصوصی برای خود و همسرشان قائل نیستند غالباً در روابط خود با همسرشان دچار سوء تفاهمهایی جدی میشوند. یکی از رایجترین این موارد نقش دادن به همسر به شکلی افراطی است. به عنوان مثال این افراد همسر خود را مسئول تمام احساسات خود دانسته و از او انتظار دارند تا او را خوشحال کند و یا زمانی که ناراحت و عصبانی هستند، همسرشان فکری به حال آنها بکند؛ موضوعی که میتواند باعث اختلاف، کشمکش و البته احساس سرخوردگی شدیدی در روابط بین همسران شود.
«وجود حریم خصوصی نشاندهنده عدم اعتماد همسران به هم است. »
این تصور از آنجایی ناشی میشود که همسران به اشتباه وجود حریم خصوصی را مساوی با دروغگویی و مخفیکاری در نظر میگیرند. در حالیکه اگر تصور درستی از این موضوع داشته باشند متوجه خواهند شد که همسران میتوانند به هم اعتماد داشته باشند، موضوعاتی که به بهبود و یا عمقبخشی رابطه آنها کمک میکند را از همدیگر مخفی نکنند اما در عین حال هر یک حریمی خصوصی داشته باشند.
«من هم دوست همسرم هستم، هم همسر او، او نیازی به داشتن حریم خصوصی ندارد. »
واقعیت این است که هر چه قدر هم همسران به هم نزدیک باشند و از نظر عاطفی به هم وابسته و هر چه قدر هم احساس کنند همدیگر را به صورتی کامل درک میکنند، باز هم در زندگی آنها موضوعاتی وجود دارد که به دلیل تفاوتهای مردان و زنان همسران احساس خواهند کرد که نمیتوانند آنها را با همسر خود در میان بگذارند. به عنوان مثال جزئینگری خانمها باعث میشود آنها به موضوعاتی توجه داشته باشند که در صورتی که با همسر خود در میان بگذارند، با واکنش منفی او مواجه شوند. و یا ممکن است جنس قضاوت آقایان در مورد مسائل مختلف و افراد به شکلی باشد که خانم واکنشی منفی به آن نشان دهد. در این وضعیت مطرح نکردن صحبتهایی که اصطلاحاً زنانه و یا مردانه هستند با همسر، نه تنها عجیب نیست که شاید بتواند مانع ایجاد سو تفاهم در رابطه همسران شود. و در مقابل اگر قرار باشد شما اصرار زیادی داشته باشید تا همسرتان همه چیز را با شما در میان بگذارد، این موضوع احتمال دلخوری را بیشتر خواهد کرد.
«من حریم خصوصی خودم را دارم، اگر همسرم نمیخواهد حریمی برای خود قائل شود، مشکلی نیست.»
توجه داشته باشید که رابطه همسران در ازدواج رابطهای همراه با بده و بستان است. اگر قرار باشد یک نفر همهاش در حال دادن باشد و طرف مقابل متناسب با او رفتار نکند، احتمالاً بعد از مدتی مشکل ایجاد خواهد شد. در عوض اصرار روی حفظ مرزهای شخصی خود، سعی کنید در درجه اول با جلب اعتماد همسرتان و سپس با دادن آزادیهای منطقی به او هم از وجود حریم خصوصی برای خودتان حساسیتزدایی کنید و هم همسرتان را تشویق به داشتن حریمی شخصی برای خودش کنید.
«حریم خصوصی من، پیش از ازدواج با بعد از آن تفاوتی ندارد.»
اگر قرار باشد تصور کنید همان طور که والدین و یا خواهر و برادر شما مرزهای شخصی شما را رعایت میکردهاند، همسرتان نیز باید همان گونه رفتار کند، احتمالاً بعد از مدتی متوجه خواهید شد که در رابطه شما و همسرتان مشکلاتی ایجاد شده است. بهتر است در نظر داشته باشید که نزدیکترین فرد به شما از نظر احساسی همسرتان است، پس اگر تمایل به مخفی کردن حجم زیادی از مسائل دارید، احتمالاً ایرادی در رابطه شما وجود دارد. شاید این سؤال برای شما ایجاد شود که چه میزانی از داشتن حریم خصوصی در رابطه همسران ایراد دارد؟ هر چند پاسخ دقیق دادن به این سؤال از هر همسری تا همسر دیگر متفاوت است اما میتوان خط قرمز مشخصی را برای تمام همسران تعریف کرد. اگر میزان حریم شخصی یا به عبارتی «من» در رابطه همسران بیش از رابطه مشترک آنها یا «ما» است و یا کیفیت آن را تحت تاثیر قرار میدهد، همسران باید در تعریف خود از حریم خصوصی تجدید نظر کنند.
«حریم خصوصی برای تمام همسران یکسان است.»
روابط هر کدام از همسران با یکدیگر ویژه و منحصر به فرد است. به همین دلیل نیز نمیتوان برای آنها به صورت مطلق قانونی وضع کرد. به عنوان مثال همسرانی که هر دو شاغل هستند نیاز دارند تا حریم خصوصی متفاوتی نسبت به همسرانی داشته باشند که تنها یکی از آنها شاغل است. در عین حال که شخصیت هر کدام از همسران نیز در این امر تعیین کننده است. به عنوان مثال نیاز افراد درونگرا و برونگرا در داشتن حریم خصوصی و میزانی که آنها برای حریم خصوصی خود در نظر میگیرند متفاوت است. شرایط تربیتی افراد در خانوادهها نیز در این امر بیتاثیر نیست. به عنوان مثال فردی که در خانوادهای پرجمعیت بزرگ شده و همیشه با خواهران یا برادران خود یک اتاق داشته شرایطی متفاوت با فردی دارد که تک فرزند است و یا همیشه در خانواده خود اتاقی مجزا داشته است. به خاطر همین دلایل نیز نمیتوان نسخه واحدی برای همهی همسران پیچید. از طرفی برخی ویژگیهای شخصیتی مانند دیراعتماد کردن و یا سوظن داشتن میتواند موضوع حریم خصوصی در رابطه همسران را با پیچیدگیهایی خاصی همراه سازد.
«از ابتدا تا انتهای ازدواج حریم خصوصی همسران یکسان است.»
این نیز از آن اشتباهاتی است که برخی همسران مرتکب میشوند. واقعیت این است که تنها زمانی وجود حریم خصوصی ایجاد مشکل نمیکند که همسران به اندازه کافی از همدیگر شناخت داشته و البته به همدیگر اعتماد داشته باشند. پس طبیعی است که در اوایل ازدواج که هنوز شناخت زیادی از هم شکل نگرفته ممکن است اصرار بر ایجاد حریم خصوصی ایجاد سو تفاهم کند. از سویی در برخی موقعیتها ممکن است یکی از همسران ترجیح دهد به صورتی موقت حریمی وسیعتر برای خود قائل شود. البته این موضوع بیشتر در مورد آقایان صدق میکند، چرا که با توجه به بالا بودن پیوندجویی در خانمها تمایل آنها برای دور شدن از همسرشان ممکن است کمتر پیش بیاید. گاهی نیز تغییر در شرایط زندگی میتواند وضعیت را به صورتی موقت دچار تغییر کند. به عنوان مثال همسرانی که ناچارند در شهری دور از خانواده و دوستان سابق خود زندگی کنند، ممکن است تا مدتی احساس کنند تمایلی به داشتن حریم خصوصی سابق خود ندارند.